چرا صادق هدایت سراغ رباعیات خیام رفت و آیا او را مصادره به مطلوب کرد؟

چرا صادق هدایت سراغ رباعیات خیام رفت و آیا او را مصادره به مطلوب کرد؟

بلک بلاگ: به گزارش بلک بلاگ، شاید سلیقه سخت و طنز تلخ و نارضایتی دائمی و سوال های همیشگی هدایت سبب این انتخاب بود، که از میان همه شُعرا به سراغ خیام برود و نگاه فلسفی و زبان پرسشگر او را دوست تر بدارد.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: صادق هدایت یکی از شناخته شده ترین نویسندگان ایرانی قرن بیستم است؛ وی در ۲۸ بهمن سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. دو خواهر و دو برادر بزرگ تر و یک خواهر کوچک تر داشت و کوچک ترین پسر و عزیز کرده‌ی هدایت قلی خان اعتضادالملک، مورخ ادبی و رئیس دانشکده‌ی افسری بود. او بعنوان یکی از پیشگامان داستان نویسی نوین ایران شناخته می شود.
صادق هدایت در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خویش را _به همراه پسردایی و پسرعمویش خسرو و منوچهر هدایت_ در مدرسه علمیه آغاز کرد، دبیرستان را در دارالفنون و بعدتر مدرسه سن لویی خواند و تحت تاثیر ادبیات فرانسه و اندیشمندان غربی قرار گرفت و با کاروان دانش آموزان اعزامی به اروپا به بلژیک رفت تا در رشته های فنی و راه و ساختمان تحصیل کند. اما بعد از تغییر رشته به معماری و تلاش فراوان، به پاریس نقل مکان کرد و چهار سال آنجا ماند، از نامه هایش بر می آید که همیشه ناراضی بود و از کم بودن پول و دست و پاگیر بودن قوانین و دیسیپلین حاکم می نالید؛ دست آخر درس را نیمه کاره رها کرد و باوجود مخالفت خانواده، به ایران برگشت. صادق هدایت (با لباس سفید) در جمع خواهر و برادرها و عموزاده هایش
خانواده اصرار کردند برگردد و طب یا مهندسی یا هرچه دوست دارد بخواند، اما پسرکِ سرکش دوست داشت تهران نمانَد و به یکی از شهرستان ها برود. به هر صورت در تهران ماند و مدتی در بانک ملی و مدتی در وزارت امور خارجه و چندی در شرکت سهامی کل ساختمان کار کرد. استعفا می داد و ناراضی بود و یک جا بند نمی شد، هیچ چیز برایش جالب نبود و انگار زود دلش را می زد. هیچ چیز به جز ادبیات!
هدایت از همان دوران کودکی و دوران مدرسه به ادبیات علاقه داشت. اگر از کتاب کوچک ولی جالب انسان و حیوان _که در سال ۱۳۰۳ قبل از سفر اروپا در تهران نوشته است_ بگذریم، اولین اثر ادبی هدایت قطعه ناتمام مرگ است؛ که در سال ۱۳۰۵ درگان بلژیک نوشت. بعدها در سال ۱۳۰۶ در پاریس رساله‌ی تمیز و تقریبا بی ایراد فواید گیاهخواری را نوشت، می دانیم که بیست سال آخر عمرش لب به گوشت نزده بود. نویسنده ای پرکار و بسیارخوان و همیشه ناراضی است که آثار مختلفی در دوران حیاتش نوشت. عکس سلفی صادق هدایت در جوانی، که در پاریس از خودش در آینه گرفته است
صادق هدایت ناراضی از اوضاع اجتماعی و سیاسی و ناامید از هر جنبش و بهبودی، با مختصر پولی از فروش کتاب هایش و با گرفتن مرخصی از دانشگاه تهران و به نام معالجه بیماری (به نوشته دکتر تقی رضوی پسیکوز مغزی) به آخرین سفر زندگی چهل و هشت ساله اش، به پاریس رفت. امیدوار بود در پاریس شرایطش مساعد باشد تا به کار نوشتن بپردازد، اما در نامه ای به برادرش نوشت که اوضاع باز هم جور نیست و گفت شاید به سوئیس برود. اما نرفت، در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ آثار منتشر نشده خویش را سوزاند و با باز گذاشتن شیر گاز در حمام پانسیونی در کوچه شامپیونه بلوار سن میشل خودکشی کرد؛ دانشجویان ایرانی بدنش را در کنار خاکستر نوشته هایش پیدا کردند و چند روز بعد در گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد. در رابطه با صادق هدایت حرف و حدیث های بسیاری رواج دارد که به سبب شیوه زیست و در نهایت مرگ او است که سبب شده بسیاری او را تا مقام یک قدیس بالا ببرند و بسیاری هم او را تا حد تکفیر پایین بکشند. با همه این نقدها که برخی روا و برخی نارواست در این مقال قصد پرداختن به آنها را نداریم بلکه می خواهیم به یکی از آثار هدایت بپردازیم که کمتر در رابطه با اش حرف زده شده است.

هدایت و خیام

صادق هدایت در بین همه آثارش، کاری مهم انجام داد و به سراغ رباعیات خیام رفت. شاید سلیقه سخت و طنز تلخ و نارضایتی دائمی و سوال های همیشگی اش سبب این انتخاب بود، که از میان همه شعرا به سراغ خیام برود و نگاه فلسفی و زبان پرسشگر او را دوست تر بدارد.
هدایت در زمینه تصحیح و تحلیل رباعیات خیام کار مهمی انجام داده است. وی در سال ۱۳۰۳ مقاله ای به نام مقدمه ای بر رباعیات خیام منتشر نمود و سپس در سال ۱۳۱۳ کتاب ترانه های خیام را به چاپ رساند. در این کتاب، هدایت کوشیده است تا رباعیاتی را که با اطمینان کامل به خیام نسبت داده می شوند، از میان رباعیاتی که به او منسوب شده اند، شناسایی کند. او ۱۴۳ رباعی را انتخاب نمود و در مورد ۳۵ رباعی تردید داشت، اما معتقد بود که اگر این رباعی ها از خود خیام نباشند، حتما حاصل کار شاگردان یا مریدانی هستند که به تفکر و سبک خیام نزدیک بوده اند. ترانه های خیام، با نقاشی آهو اثر صادق هدایت
امروز می دانیم که گاهی شعرایی گمنام به جهت اینکه اگر نامشان نمی ماند، لااقل شعرشان باقی بماند یا کسی جرأت تکفیر و تحقیرشان را پیدا نکند، شعرهایشان را به نام بزرگان شناخته شده می نوشتند؛ و بدین سان بسیاری غزل و رباعی و قطعات دیگر شعری به نام شعرای بزرگ داریم که به تشخیص نسخه شناسان و مصححان می دانیم از آنها نیست. وی در این کار پژوهشی، رباعیاتی را که تردیدآمیز بودند با علامت ستاره مشخص کرد تا نشان دهد که نسبت دادن آنها به خیام با احتیاط صورت گرفته است. این کار او بعنوان یکی از اولین تلاشهای پژوهشی در ایران برای تصحیح رباعیات خیام شناخته می شود.
تصحیح رباعیات خیام بعد از هدایت
تصحیح هدایت از خیام، بعنوان یکی از اولین تلاشهای پژوهشی در ایران برای تصحیح رباعیات خیام و الهام بخش خیلی از محققان دیگر دراین خصوص بوده است. انتشار کتاب ترانه های خیام توسط هدایت، توجه محققان فارسی زبان را به تصحیح اشعار خیام جلب کرد. هرچند تصحیح او از رباعیات خیام بعنوان یک استاندارد برای تصحیح های بعدی پذیرفته نشد، اما بعنوان یکی از اولین تلاشهای معتبر در ایران شناخته شد و الهام بخش خیلی از محققان دیگر شد. درصورتیکه محمّدعلی فروغی بعد از هدایت، یکی از اولین کسانی بود که به تصحیح اشعار خیام پرداخت.
واکنش ها به تصحیح صادق هدایت از رباعیات خیام متنوع و گاهی انتقادی بوده است. بعضی اعتقاد دارند که هدایت خیام را به شکلی برای خود مصادره به مطلوب کرده است. به این معنا که او خیام را بعنوان یک نهیلیست، شراب خوار، و ملحد معرفی کرده است، در حالیکه این تصویر با تصور رایج از خیام متفاوت می باشد. بعضی از تحلیل های هدایت در مورد خیام به سبب نژادپرستی و عرب ستیزی او انتقاد شده است. او خیام را بعنوان یکی از ایرانی ها ضد عرب معرفی کرده است.

نوآوری و پیشگامی هدایت در کار تصحیح خیام و برانگیخته شدن و بیان انتقادات، بر ادبیات فارسی تاثیر گذاشت و خیلی از نویسندگان و محققان را متوجه خیام نمود و به مطالعه و تحقیق درمورد خیام ترغیب کرد. ضمن این که در زمان هدایت، منابع دست اول محدود بود و او با بهره گیری از منابع موجود به تصحیح پرداخت. این محدودیت سبب شد که تصحیح های بعدی با بهره گیری از منابع جدیدتر و با نگاهی علمی تر و دقیق تر انجام شوند.
تفاوت های بین تصحیح صادق هدایت از رباعیات خیام و تصحیح های بعدی به عوامل گوناگونی بستگی دارد، همچون نحوه گزینش رباعیات، نگاه فلسفی و دسترسی به منابع. هدایت از منابع موجود در زمان خود بهره برد و با درک خود از خیام، رباعیاتی را انتخاب نمود. بر مفاهیم فلسفی نهیلیستی و انتقادی خیام تاکید کرد و رباعیاتی را انتخاب نمود که با این دیدگاه مطابقت داشت. او از میان همه رباعیات منسوب به خیام ۱۴۳ رباعی را انتخاب نمود. که از این تعداد، ۱۴ رباعی بعنوان «رباعی کلید» شناخته شدند.
در گام بعدی، محمدعلی فروغی رباعیاتی را انتخاب نمود که با اطمینان بیشتری به خیام نسبت داده می شوند. او با بهره گیری از منابع دست اول و معیارهای علمی و ادبی، به تصحیح رباعیات خیام پرداخت، فروغی با درنظر گرفتن یافته های جدیدتر و معیارهای علمی به تصحیح پرداخت. در تصحیح های بعدی هم بر مضامین مختلف رباعیات خیام بدون تمرکز خاص بر یک فلسفه خاص تاکید شد.

0.0 از 5
1404/01/20
10:11:30
48
تگهای خبر: استاندارد , داستان , سفر , شركت
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۵
پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها