توسط حركت مردمی راوینا منتشر شد؛

روایت پسرک جوراب فروشی که از شهادت آیت الله رییسی ناراحت بود

روایت پسرک جوراب فروشی که از شهادت آیت الله رییسی ناراحت بود

به گزارش بلک بلاگ، پسرک جوراب فروش جعبه جوراب هایش را از روی میز برداشت و اظهار داشت: حیف شد، نمی دونم چرا وقتی فهمیدم آقای رییسی شهید شده ناراحت شدم و خیلی گریه کردم.



خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب: سید رضوی اهل سبزوار خراسان رضوی از اعضای راوینا، روایت های مردم ایران، روایتی با نام پسرک جوراب دارد.
مشروح این روایت به شرح زیر است:
رفته بودم شهرداری برای رتق و فتق کردن امورات قراردادمان. روی صندلی نشسته بودم که پسرکی جعبه به دست وارد اتاق شد.
سلام نکرده اظهار داشت: «جوراب نمی خواین؟!» اهالی اتاق نگاهی به هم انداختیم و گفتیم: «جفتی چند؟!» چند ثانیه چشمانش را به نشانه تفکر نیمه باز کرد و سریع اظهار داشت: «سی و پنج؛ ولی به شرطی که همه تون بخرید».
چند جفتی جوراب گرفتیم تا هم یه جورابی نو کرده باشیم و هم پسرک جوراب فروش به قول خودش دَشتی کرده باشد.
کارتخوان نداشت به همین خاطر گوشی به دست گرفتم تا برایش هزینه را کارت به کارت کنم، پسرک آغاز کرد به خواندن شماره کارتش و خیلی آهسته و بی حال اعداد را پس سر هم به زبان می آورد.
زیر چشمی نگاهش کردم و گفتم «ازت جوراب خریدیم دیگه؛ چرا اینقدر بیخیال و ناراحت طوری؟!»
با همان لحن خسته اش اظهار داشت: «به خاطر حاج آقای رئیسی ناراحتم»؛ جعبه جوراب هایش را از روی میز برداشت و افزود: «حیف شد، نمی دونم چرا وقتی فهمیدم شهید شده خیلی گریه کردم.» ناخودآگاه حرف را از دهانش گرفتم و گفتم: «واریز شد.» پیامک که می یاد برات؟!
دوباره با همان میمیک خسته طورش اظهار داشت: «نه پیامک نمی یاد، ولی قبولت دارم.» خداحافظی کرد و به اتاق روبه رویی مان رفت تا شاید باردیگر دَشتی بکند و باز باردیگر یادِ شهید جمهور را هم برای عده ای دیگر یادآور شود.
حرکت مردمی راوینا، در برگیرنده روایت های مردم سراسر کشور از تشییع آیت الله سید ابراهیم رئیسی و همراهان وی، دیدار با امام راحل و رهبری و حضور در راهپیمایی ها است.

0.0 از 5
1403/03/26
11:25:20
156
تگهای خبر: خرید , هزینه
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۵
لینک دوستان بلك بلاگ