راوی دفاع مقدس:

مرصاد مملو از امدادهای غیبی بود

مرصاد مملو از امدادهای غیبی بود

به گزارش بلک بلاگ، روایتگر دفاع مقدس، از امداد های غیبی که رزمندگان را به سمت مرصاد هدایت کرد آگاهی داد و اظهار داشت: خدا به شکلی صحنه را چید که رزمندگان استان سمنان در مقابل نیروهای منافقین قرار بگیرند.



به گزارش بلک بلاگ به نقل از مهر، محمد عباسی شامگاه پنجشنبه در یادواره ۵۹ شهید عملیات مرصاد استان سمنان در گلزار شهدای شاهرود ضمن اشاره به روزهای پیش از عملیات و در شهر شاهرود بیان کرد: پس از پیام تاریخی ۳۱ تیرماه ۶۷ امام خمینی (ره) خطاب به رزمندگان و سپاهیان خبر به بچه های با صفای شاهرودی می رسد و در شهرک ها و خیابان ها فریاد هل من ناصر ینصرنی ولی خدا را به گوش مردم می رسانند آن هم زمانی که کسی نمی داند مقرر است منافقین بیایند در آن زمان است که خیل عظیمی از مردم در مسجد غربای شاهرود گرد هم می آیند.
وی با اعلان اینکه مقرر می شود که رزمندگان شاهرودی شبانه حرکت کنند اما معجزات الهی به شکلی رقم می خورد که رفتن به فردا بامداد موکول می شود، اضافه کرد: رزمندگان شاهرودی بامداد به سمت دزفول حرکت می کنند برای اینکه مقر قائمیه بچه های استان در این منطقه قرار داشت تا گردان سید الشهدا شاهرود که یک ماه قبل در ارتفاعات غرب در مقابل دشمن سینه سپر کرده، با همه خستگی بازهم در شاهرود نمی ماند برای اینکه پیام ولی خدا آمده بود و برخی شأن مانند شهید مسلم اشرفی حتی فرصت نکردند از خانواده خداحافظی کنند.

رزمندگان می آیند

کارشناس مسائل دفاع مقدس و روایتگر ایام فخر و افتخار با اعلان اینکه ولایتمداری بچه های شاهرود این طور بود که حتی معطل خداحافظی نشدند، اشاره کرد: در مرصاد تمام دنیا با تمام تجهیزات مدرن ایستاده بود و در این سمت عده ای کارگر مستضعف حضور داشتند و پیام مرصاد این است که اگر دین خدا را یاری کنید توسط همین مردم، کارگران، مستضعفان رقم خواهد خورد.
عباسی با اعلان اینکه عده ای مستضعف با دست خالی با کلاشنیکوف در مقابل تانک های کاسکاول برزیلی مدرن، خودرو های جنگ شهری و تسخیر شهرها و ضد هوایی و ۱۰۶ میلیمتری و … ایستادگی کردند، تاکید داشت: رزمندگان شاهرودی به سمت دزفول حرکت می کنند و گردان امام رضا (ع) سمنان نیز به آنها می پیوندند و مرحوم مهدوی نژاد فرمانده عملیات به دلش الهام می شود که نیروها در این گرما به دزفول نروند! نرسیده به تهران دستور می دهد که نیروها در کرمانشاه استقرار پیدا کنند این یکی از با اهمیت ترین عنایات الهی در مرصاد است که در آن لحظه به قلب فرمانده عملیات نفوذ کرد.
وی با اعلان اینکه مقری به نام صادقین وجود داشت که میان کرمانشاه و اسلام آباد بود و این در زمانی است که هنوز کسی نمی داند که مقرر است منافقین دقیقاً از همین منطقه نفوذ کنند و این تدبیر الهی بود، اضافه کرد: بچه های رزمنده شاهرود فقط دو سال قبل آن مقر را گرفته بودند اما دقیقاً نزدیک ترین نقطه به میدان حماسه مرصاد می شود!

حضور اتفاقی گردان ها

این محقق دفاع مقدس و نویسنده کتاب پهلوان اکبر با اعلان اینکه دومین امداد غیبی حضور اتفاقی گردان قمر بنی هاشم (ع) دامغان در مقرّ بود، اشاره کرد: این گردان در ارتفاعات ملخ خور حضور داشت و پس از اتمام ماموریت در انتظار ترخیصی و بازگشت به دامغان بود حتی نفرات گردان دیگری به فرماندهی اکبر ابوالقاسمی نیز در آنجا حضور می یابند تا جایگزین گردان قمر بنی هاشم (ع) شود و حتی رزمندگان این گردان لباس های نظامی شأن را نیز درآورده و آماده حرکت بودند.
عباسی با اعلان اینکه لطف خدا به سبب فقدان فرماندهی که این گردان را مرخص کند، گردان قمر بنی هاشم (ع) سه چهار روز در مقر می ماند تا بچه های استان سمنان می رسند، اشاره کرد: نیروها اینجا با امداد غیبی از سراسر استان سمنان در صورتیکه هیچ برنامه ای نیز از قبل نبود، گرد هم آمدند!
وی با اعلان اینکه بدین سان نیروهای عملیات مرصاد تامین می شود، اضافه کرد: سابقه نداشته که از زمان تأسیس تیپ ۱۲ قائم (عج) ۱۲۰ نیروی اطلاعات عملیات یک جا جمع شوند اما چند روز قبل فرمانده اطلاعات عملیات اعلام می کند حالا که قطع نامه پذیرفته شده همه دور هم جمع شویم و دیدار نماییم و حتی فرماندهان تیپ غافل از همدیگر سر می رسند! یکی از غرب یکی از جنوب یکی از سمنان و یکی کرمانشاه می آید و در نتیجه کادر راهبری عملیات هم تامین می شود.

مهماتی که خدا می رساند

این روایتگر دفاع مقدس با اعلان اینکه امداد دیگر الهی این است که مهمات مرصاد هم تامین می شود، اشاره کرد: چند روز قبل شادی نسب فرمانده تسلیحات تماسی با مقر قائمه دزفول می گیرد و تقاضا می کند که چند کامیون مهمات فله ای که از جبهه ها جمع آوری شده را برای مقر صادقین بفرستند تا بخشی برای مانورهای نظامی و بخشی هم برای جبهه غرب بماند آن هم بصورت اتفاقی!
عباسی با اعلان اینکه چهار کامیون مهمات آک بند به صادقین می رسد و وقتی مسئول تسلیحات باخبر می شود تماس می گیرد و اعلام می کند که ما مهمات فله می خواستیم اینها همگی آک بند است، اشاره کرد: با این امداد غیبی، مهمات یک نبرد جانانه نیز سر می رسد و حماسه دزفول با شیربچه های رزمنده رقم می خورد.


منبع:

0.0 از 5
1403/05/06
10:04:54
425
تگهای خبر: برنامه , رمان , كتاب , نویسنده
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۳