برای او که ای کاش جوان نمی رفت
بلک بلاگ برای او که ای کاش جوان نمی رفت
مهدی موسوی، هنرمند طراح صحنه و دکور در گفت وگویی با ایسنا در رابطه با خاطراتش از مرحوم فتوحی نیا و نخستین همکاری اش با این هنرمند فقید صحبت کرد.
او ابتدا به آشنایی اش با زنده یاد فتوحی نیا اشاره نمود و اظهار داشت: حدود ۱۱ سال پیش سر پروژه مختارنامه بود که در نخستین کارم با مرحوم فتوحی نیا آشنا شدم ولی متاسفانه از آن زمان به بعد دیگر با ایشان همکاری نداشتم و در کنارش نبودم اما در همان مدت زمان که سر پروژه مختارنامه باهم بودیم، خیلی چیزها از او یاد گرفتم. وقتی شنیدم آقای فتوحی نیا دار فانی را وداع گفت، بسیار متاثر شدم.
این طراح صحنه سپس به جایگاه چنین هنرمندانی در عرصه طراحی صحنه و دکور، فقدان آنها و لطمه هایی که امکان دارد از این پس به پروژهای سینمایی و تلویزیونی وارد شود، به ذکر نکاتی پرداخت.
وی تصریح کرد: مرحوم فتوحی نیا بسیار دقیق بود. همیشه از دقت عمل در کارهایش لذت می بردم. ایشان بسیار پیگیر در کار و به دور از حاشیه های روز سینما بود. همیشه از اتفاقاتی که هر پروژه ای را درگیر می کند، فاصله می گرفت و با دقت کارهایش را پیگیری می کرد و همه چیز برایش خط کشی شده بود. در پروژه ای مثل سلمان فارسی که بیس اصلی برپایه طراحی صحنه، فارغ از قصه شکل می گیرد و اساساً فیلم هایی از این قبیل که تاریخ مقطعی را که ما به ازای خارجی ندارند و باید تمام فضاها بازسازی شود، طبیعتاً طراحی صحنه نقش بسیار موثر و پررنگی دارد. حالا وقتی ناگهان چنین آدمی به خاطر بیماری از پروژه ای بیرون برود و از میان ما برود، اساسا حتی اگر بهترین نیروها را هم جایگزین نماییم، تا خودشان را به پروژه برسانند و با شرایط وفق بدهند بخصوص پروژه ای که هم اکنون وارد ساخته شده چقدر دشوار می شود.
یک طراح قابل اعتماد شده بود
موسوی افزود: نبود چنین آدم هایی مثل جلیل بطور قطع لطمه بزرگی برای یک سریال خواهد بود. من می دانم آقای فتوحی نیا حتی در دوره بیماری اش زمانی که درحال شیمی درمانی بود، با تمام تلاش سر دکورها می ایستاد و به بچه های سلمان فارسی سر می زد و هم اکنون نبودش اساسا لطمه سنگینی به بخش طراحی صحنه خواهد بود و پروژه متضرر خواهد شد. به واسطه تجربه ۱۰ ساله ای که سر سریال مختارنامه کسب کرده بود و تقریبا هم به فضای سلمان فارسی نزدیک بود، فکر می کنم این هنرمند دیگر یک طراح کامل و قابل اعتماد برای این گونه کارها شده بود و واقعا می شد بعنوان طراح برجسته به این گونه افراد تکیه کرد. حالا نبود این عزیز لطمه بزرگی، هم به سینما و هم تلویزیون ایران است و ای کاش این اتفاق نمی افتاد. شنیدن این خبر برایم خیلی دردناک بود. متاسفانه ما یک آدم با تجربه و در عین حال جوان را از دست دادیم. خیلی جایش در قسمت طراحی خالی است. روحش شاد.
این طراح صحنه که علاوه بر سریال مختارنامه، در سریال های لیسانسه ها ۱ و ۲، دزد و پلیس و گاوصندوق هم بعنوان دستیار صحنه حضور داشته، سپس به وجود اندک هنرمندانی همچون جلیل فتوحی نیا در عرصه طراحی صحنه اشاره نمود.
او اظهار نمود: واقعا تعداد چنین هنرمندانی کم است. مگر چند پروژه شبیه مختارنامه یا محمد رسول الله یا سلمان فارسی در طول دهه ها اتفاق می افتد که آدم ها بتوانند وارد شوند و تجربه لازم را کسب کنند. جلیل فتوحی نیا در واقع یک دهه از کارش را در چنین پروژه ای گذراند و با رفتنش به نظرم این همه تجربه و دانش از بین می رود. واقعاً حیف است.
وی بار دیگر اشاره ای به آشنایی اش با مرحوم فتوحی نیا و خصوصیات اخلاقی این هنرمند فقید کرد.
موسوی خاطرنشان کرد: آشنایی ما از سال ۸۲ تا ۸۹ در پروژه مختارنامه بود و من بسیاری از ایشان یاد گرفتم. مخصوصاً نظم را. ایشان بشدت آدم منظمی بود و مهم ترین شاخصه اش همین نظمش بود. حتی کاغذها و مدادهایش را به قدری مرتب کنارهم روی میزش می چید که من همیشه از این میزان نظمش لذت می بردم. مرحوم فتوحی نیا آدم ساکتی هم بود.
یک خاطره از مختارنامه و فداکاری های جلیل
او سپس به ذکر خاطره ای از سریال مختارنامه در کنار جلیل فتوحی نیا پرداخت و اظهار داشت: سر صحنه مختارنامه، کنار رود بهمن شیر، اردوگاه توابین را می ساختیم که آقای میرباقری به ما گفته بودند باید پلانی بگیریم و قرار بود دوربین در ماشین باشد و یک مسافت طولانی را همراه با اسبی که همزمان با ماشین درحال حرکت بود می گرفتیم. ما در جایی به یک سری برش هایی از نهرهای بهمن شیر رسیدیم که جدا می شد تا به نخلستان ها آب برساند و مجبور بودیم بر روی آنها پل بزنیم. آقای فتوحی نیا پل را آماده کرد تا مسیر حرکت ماشین هموار شود. قرار بود سکانس های فرار مختار از کوفه زمانی که از زندان آزاد می شود و به سمت مکه حرکت می کند و نیروهای شمر به دنبالش هستند که کیان ایرانی به کمکش می آید، هم گرفته شود. وقتی پل آماده شد و زنده یاد آقای جمال رو پس از اینکه از پل دیدن کرد، گفت این مسیر باید با یک بیل مکانیکی تیغ بخورد تا پستی بلندی های مسیر از بین برود. همان روز زنده یاد فتوحی نیا درخواست یک بیل مکانیکی داده بود تا دوربین ها هم کمترین حرکت را داشته باشند، چون آن زمان خیلی هلی شات وجود نداشت. وقتی بیل مکانیکی وارد عمل شد تا تیغ بزند نباید روی پل می رفت اما رفت و بخشی از پل ناگهان تخریب شد.
وی افزود: ۷ بامداد فردای آن روز همه گروه فیلمبرداری آفیش بودند. من و آقای فتوحی نیا در یک اتاق بودیم و قرار بود ساعت ۷ آفیش باشیم اما ایشان از ساعت ۵ بامداد به سر صحنه رفته بود و از شب قبل کارگران را راضی کرده و با آنها قرار گذاشته بود که ساعت ۵ بامداد بیایند و با هم کار کنند تا پل را درست کنند. شب قبل هم تا ساعت ۱۲ مشغول کار بودند. وقتی سر صحنه رفتم، تمام تیرآهن هایی که بیل مکانیکی آنها را خم کرده بود، مرحوم فتوحی نیا پا به پای کارگران با دست هایشان آنقدر پتک زدند که تیرآهن ها صاف شده بودند و پل را به نتیجه رساندند. حتی یادم هست یکی از کارگران دستش شکست و یکی دیگر از ناحیه دنده صدمه دید و جلیل خودش به تنهایی همچنان پتک می زد تا فقط قولی را که داده، به سرانجام برساند. وقتی آن روزها را یادم می آید، گریه ام می گیرد. واقعا حیف شد! فردای آن روز حتی کسی متوجه نشد که پل تخریب شده بود و باردیگر درست شده بود. او همیشه وسط کارها بود و عبایی از کار بدنی کردن نداشت و بیشتر از وظیفه اش زحمت می کشید.
این طراح صحنه در انتها در رابطه با کارهای جدیدش در حوزه تلویزیون به ایسنا اظهار داشت: پوست شیر آخرین کار تلویزیونی ام بود که با برادران محمودی برای پلت فرم انجام دادیم. یک کار جدید دیگر با آقای مصطفی کیایی دارم که مقرر است اخیرا وارد مرحله پیش تولید شود که آن هم برای پلتفرم است. پوست شیر برایم تجربه بسیار دلچسبی بود و لذت بردم.
به گزارش بلک بلاگ به نقل از ایسنا، زنده یاد جلیل فتوحی نیا طراح صحنه و لباس سینما و تلویزیون ۳۰ آذر ماه بر اثر بیماری در سن ۵۲ سالگی دارفانی را وداع گفت. او طی این سالها طراحی صحنه سریال های تلویزیونی چون داستان یک شهر اصغر فرهادی و مختارنامه و سلمان فارسی داود میرباقری را برعهده داشته است.
منبع: بلك بلاگ
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب