با ۶۰ هزار تومان دو كیلو مرغ می خرند، نه كتاب!

با ۶۰ هزار تومان دو كیلو مرغ می خرند، نه كتاب!

به گزارش بلک بلاگ «بهتر است خودمان را گول نزنیم اوضاع فروش کتاب خوب نیست. ما سه عنوان کتاب در مورد کرونا داشتیم که اصلاً نفروخت. مردم ترجیح می دهند جای ۶۰ هزار تومان پول کتاب، دو کیلو مرغ بخرند.»



به گزارش بلک بلاگ به نقل از ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «قرنطینه برای خیلی ها زمانی برای سر زدن به قفسه کتابخانه و تکاندن غبار کتاب هایی شد که از سر مشغله زیاد سال ها در نوبت انتظار مانده بودند. گروه های مجازی دوستانه زیادی برای همخوانی کتاب تشکیل شد و بعضی برای نخستین بار راهی کتابفروشی ها شدند تا زمان مرده در خانه ماندن را با غرق شدن در زندگی قهرمانان داستان ها و رمان ها زنده کنند. در این میان ناشران هم بیکار ننشستند و از فرصت کتابخوانی مردم استفاده کردند و کتاب هایی با عناوین کرونائی منتشر کردند؛ کتاب هایی که راهی بازار شدند تا مخاطب را در جریان دیدگاه نویسندگان مختلف در مورد این پدیده جهانی قرار دهند. اما به قول محمود آموزگار - ناشر - «شاید بهتر بود در زمان قرنطینه عمومی کتابفروشی هایی که داخل پاساژها نبودند باز می ماندند تا هم پیام روشنی به مردم داده می شد و هم از این فرصت برای چرخه تولید کتاب بهره می بردیم.»

خیابان انقلاب، صبحی آفتابی و خلوت را سپری می کند. انگار بادی که آسمان را آبی کرده است با خود، مردم این خیابان همیشه شلوغ را هم برده است؛ نه از دانشجویان خبری هست، نه از بساط های تمام ناشدنی کتاب گوشه پیاده رو. در نخستین کتابفروشی خبری از مشتری نیست. مرد فروشنده کم حوصله ماسک را روی صورت محکم می کند و از استقبال کم مخاطب از کتاب هایی با عناوین کرونائی می گوید: «راستش استقبال خوبی نشد آن اوایل کتابی از اسلاوی ژیژک چاپ شد که بیشترین فروش را داشت و ما فکر کردیم پس از این هم کتاب هایی با مبحث کرونا فروش می رود. امتحان کردیم اما کسی استقبال نکرد. کم کم حتی حوصله ما هم سر رفت از بس همه در مورد کووید-۱۹ نوشتند.»

او دلیل عمده استقبال نکردن را شتابزدگی ناشران جهت استفاده از فرصت به وجود آمده می داند و کتاب هایی که با کمترین کیفیت محتوایی وارد بازار شدند: «همه دویده و با عجله سرهم بندی کردند و کیفیتی وجود نداشت. همان کتاب «عالمگیر! کووید-۱۹ جهان را تکان می دهد» که مجموعه ترجمه مقالات بود و یک کتاب دیگر که آن هم مقالات فلاسفه در مورد کرونا بود، خوب بود. اما کتابی که خرداد سال جاری در مورد کرونا تألیف و منتشر گردید معلوم است که شتابزده چاپ شده.»

مشتری ها تک و توک وارد کتابفروشی می شوند و چند کتاب را بالا و پایین می کنند و می روند. فروشنده جوان تکیه داده به صندلی وسط کتابفروشی با موبایلش سرگرم است. رضا از فروش خوب کتاب های داستان و رمان می گوید: «ابتدای سال که تعطیل بودیم اما پس از بازگشایی خدا را شکر مردم استقبال خوبی کردند. خیلی ها می آمدند و بجای یک کتاب چند تا می خریدند تا باردیگر مجبور نشوند برگردند وارد فضای کتابفروشی شوند. راستش کتاب هایی که در مورد کرونا بود فروش خوبی نداشت. فکر می کنم مردم حوصله نداشتند بیشتر از این ذهن و روان شان را به کرونا مشغول کنند برای همین رمان و داستان بیشتر می خواندند.»

او از روی کامپیوتر نام کتاب ها را می خواند و در مورد هر یک از آنها نظری صریح می دهد. یکی نامش بزرگ و محتوای نازکی دارد، دیگری نام نویسنده بزرگ است و محتوای نه چندان در خور نام نویسنده. او از چند عنوان کتاب با مبحث کرونا برای رده سنی کودکان می گوید که فروش خوبی داشته است.

مرضیه اکبری، مدیر فروش یکی از دفاتر نشر کتاب کودکان، پشت تلفن از کتاب هایی می گوید که کرونا را برای کودکان تشریح می کند و در کتابفروشی آنها در شمال شهر تهران فروش خوبی داشته است: «کتاب «دست شستن» که ترجمه یک کتاب انگلیسی است جزو کتاب هایی بوده که در کتابفروشی ما به خاطر حضور بیشتر کودکان فروش خوبی داشت و چند بار هم چاپ شد. عناوین دیگری هم بوده مانند «دور شو ای ویروس بدجنس» یا «هانا قهرمان ما» که فروش بدی نداشتند.»

او هم به فروش بالای کتاب اسلاوی ژیژک اشاره می کند.

برگردیم به خیابان انقلاب و کتابفروشی بزرگی که نبش خیابان را به خود مختص کرده است. فروشنده چند کتاب کرونائی را نشانم می دهد که در فهرست بقیه کتابفروشی ها ندیده بودم. او به رونمایی یکی از این کتاب ها در همین کتابفروشی اشاره می کند که حالا حتی چند جلد از آن هم به فروش نرسیده است. از نظر سجاد که مدیر فروشگاه است دلیل کم شدن خرید کتاب، وضعیت اقتصادی کشور و بالا رفتن قیمت کتاب هاست اما دلیل دیگر هم از نظر او تبلیغات در فضای شبکه های اجتماعی است: «بهتر است خودمان را گول نزنیم اوضاع فروش کتاب خوب نیست. ما سه عنوان کتاب در مورد کرونا داشتیم که اصلاً نفروخت. مردم ترجیح می دهند جای ۶۰ هزار تومان پول کتاب، دو کیلو مرغ بخرند. هم اکنون ناشرهای بزرگ با همکاری بلاگرهای کتاب در شبکه های اجتماعی سبب شده اند هم فروش بعضی کتاب های خودشان خوب شود هم بعضی کتاب های خوب را محو کنند. ناشران کوچک زیادی با این وضعیت از بین می روند. مردم دیگر نمی آیند اینجا بنشینند و کتاب تورق کنند و از بین عناوین مختلف انتخاب کنند. آنها برای خرید کتابی که در فضای مجازی بیشتر از آنها حرف زده شده به کتابفروشی می آیند.»

او می گوید قیمت بالای کتاب فروش کم را تا حدودی جبران کرده است اما در مجموع کرونا سبب ضعیف ترشدن کسب وکار شده: «خیابان انقلاب محل عبور و مرور دانشجویان و فرهیختگان بود ولی حالا می بینید چقدر سوت و کور است. انگار این خیابان ایزوله شده است. همین خلوتی سبب شده فروش ما هم کم شود.»

مشتری کتابفروشی که گوشش پیش حرف های سجاد است پیش می آید و به کتاب هایی که عناوین کرونائی دارند نگاه می کند. با ماسک روی صورت و کتاب کرونائی که در دست گرفته مجسمه سمبلیکی از دوران کروناست؛ دورانی که بنظر می رسد زمین و زمان را شخم زده است و مشخص نیست از این زمین زیر و رو شده چه چیزی خواهد رویید.

محمود آموزگار، ناشر کتاب، از رکود کسب وکار در ایران مانند همه جای دنیا می گوید. او محدودیت ها و تعطیلی و کم کردن ساعات کاری را سبب رکود می داند: «احتیاط عمومی هم یکی از دلیلهای رکود است. مردمی که با کتاب محشور هستند هم بیشتر اهل رعایت هستند و کمتر بیرون می آیند و همه اینها سبب کم رونقی کسب وکار می شود.»

او از کاهش تولید و بطور کلی کاهش تولید کتاب هایی که چاپ اول هستند می گوید و از تلاش ناشران و ریسک نکردن روی فروش کتاب های چاپ اول. آموزگار یکی از بهترین راه ها برای سرگرم شدن افراد در خانه را خواندن کتاب می داند. آموزگار از افرادی حرف می زند که اگرچه حتی یک دفعه هم به صورت جدی کتاب نخوانده بودند در اوایل سال دنبال کتاب هایی بودند که جواب سؤال های خود در مورد همه گیری را پیدا کنند: «این مسأله موجب شد کتاب هایی مانند طاعون آلبر کامو در همه جای دنیا و حتی ایران پرفروش شود. این کنجکاوی سبب گرایش فزاینده به کتاب هایی بود که ردپایی از تاریخ همه گیری در جهان داشتند.»

حالا که همه در مورد فروش خوب کتاب «عالم گیر...» اسلاوی ژیژک با ترجمه هوشمند دهقان گفته اند، این گزارش را با پاراگراف آخر این کتاب به انتها می رسانم. جایی که ژیژک از آندریاس روزنفلدر، خبرنگار آلمانی، نقلی می آورد در مورد تغییر سبک زندگی در دوران کرونا: «واقعاً حس می کنم که در این اخلاقیات نوین، که بر فضای روزنامه نگاری هم حکمفرماست، حالتی قهرمانانه وجود دارد. همگی شب و روز دورکاری می کنند، در ویدئوکنفرانس ها شرکت می کنند و همزمان از بچه هاشان مراقبت کرده و به درس هاشان می رسند اما هیچکس نمی پرسد که به چه انگیزه ای این کار را می کند، چون دیگر این جور مسائل مطرح نیست که «پول دربیاورم و به سفر تفریحی بروم.» چون کسی نمی داند که آیا دیگر سفر تفریحی و پول درآوردن در کار خواهد بود یا نه. این است ایده جهانی که شامل آپارتمان شما، مایحتاج اساسی مثل غذا و آب، مهرورزیدن به دیگران و کاری که واقعاً حالا بیش از هر زمان دیگری ارزش دارد، می شود. حالا ایده «فزون خواهی» غیر واقعی بنظر می رسد.»





منبع:

0.0 از 5
1399/11/02
12:30:33
1085
تگهای خبر: خرید , داستان , رمان , روزنامه
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۴